موانع مشارکت اقتصادی زنان

موانع مشارکت اقتصادی زنان


الف) بالابودن هزینه نیروی کار زنان برای کارفرمایان


ب) کم تنوعی فرصتهای شغلی


ج) صاحب سرمایه نبودن زنان


د) عدم تخصص های خاص در زنان



[ پنج شنبه 1395/12/5 ] [ 11:26 ] [ baran5576 ]

زنان و تحقق اقتصاد مقاومتی

اقتصاد ایران و اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی در تعارض با منافع استکبارجهانی و ابر قدرت ها


است و دشمنی ها با کشور ایران اسلامی ادامه خواهد داشت.


 تحریم اقتصادی دشمنان عرصه اقتصاد کشور
را دچار چالش جدی نموده است


و با توجه به دستور مقام معظم رهبری الگوی مقاومتی برای مقابله  با این


وضع مطرح شده است . مهم ترین الگوی و یژه اقتصاد مقاومتی، مردمی سازی این اقتصاد است .


چنین
اقتصادی تحریم ناپذیر بوده و حداکثر مقاومت اقتصادی زمانی ورود پیدا می کند


که در بدنه مردم فعال
شود. زنان نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی دارند،


آنان به عنوان طلایه داران این بخش می توانند نقش
کلیدی را ایفا کنند.


زنان با تدبیر خردمندانه و با اتخاذ الگوی مصرف مبتنی بر آموزه های دینی می توانند


 با
درمان جنون خرید،گام موثر در این عرصه بردارند .


 آنان مدیران اقتصادی خانواده و تربیت کننده فرزندان
هستند.


در دنیای رقابتی امروز که همه باید برای پیشرفت جامعه تلاش کنند،


بانوان نیز در تا ٴمین نیازهای
خانواده سهیم هستند و علاوه بر نقش مدیریتی در خانواده می توانند


 به فعالیت های اقتصادی هم بپردازند
و درتامین معاش زندگی با همسران خود همکاری کنند.
[ پنج شنبه 1395/12/5 ] [ 11:14 ] [ baran5576 ]

سهم زنان از اقتصاد جهانی


تحقیقات نشان داده است که هرچه اشتغال زنان در اقتصاد بیشتر باشد،


جهان ثروتمندتر و مرفه تر


خواهد شد و این در حالی است که سهم زنان از مشاغل جهان عمدتاً مربوط به مشاغل سخت و کم درآمد


می باشد. با این حال در دهه های اخیر سهم اشتغال و نقش آفرینی زنان در اقتصاد جهانی


بسیار بیشتر ازنسل پیشین بوده است.


علاوه بر این درصد دانشجویان دختر در دانشگاههای جهان، نسبت به مردان


بیشتر شده است. ولی هنوز تا کم رنگ شدن دنیای مردانه فاصله بسیاری باقی است.


با افزایش اشتغال زنان در اقتصاد کشورها، زمینه مساعدی برای بهبود شاخص های کلان اقتصادی به


ویژه تولید ناخالص داخلی و سطح رفاه اجتماعی فراهم می گردد.


در بسیاری از موارد فراهم آمدن فرصت کارکردن برای زنان به آنها به سمت کارهای پاره وقت


( نه تمام وقت) گرایش بیشتری نشان می دهند حال آنکه وضعیت در مورد مردان کاملاً برعکس است،


پرواضح است خواهد داشت. GDP که افزایش مشاغل پاره وقت در مقایسه با تمام وقت


تاثیر بسیار کمتری بر افزایش از سوی دیگر افزایش اشتغال زنان موجب خواهد داشت


تا بسیاری از کارها و خدماتی که هم اکنون به صورت رایگان از سوی زنان انجام می شود،


 مانند نگهداری از کودکان، درست کردن غذا و تمیز کردن خانه،به خدمات پولی تبدیل شوند


 که زنان در قبال ارائه آنها، دستمزد خاصی را طلب می کنند،


هرچند که این نخواهند داشت، اما به هرحال، GDP نوع خدمات دارای دستمزدهای اندکی هستند


 و تا ٴثیر چندانی برتاٴثیرات خاصی را بر وضعیت کلان اقتصادی  بر جای خواهند گذاشت.


افزایش نرخ اشتغال زنان می تواند به ابزاری کارآمد برای مقابله با مشکلات و معضلات


ناشی از پیر شدن جمعیت کشورها نیز بدل گردد. بطور طبیعی، با افزایش تعداد افرادشاغل،


نسبت افراد  بازنشسته به کارگران فعال کاهش می یابد.


 از سوی دیگر، بر خلاف عقیده عوام، افزایش اشتغال زنان هیچ تاٴثیر ملموسی بر کاهش



نرخ زاد و ولد در میان زنان ندار د و لذا نگرانی افرادی که فکر می کنند اشتغال زنان موجب کاهش


 انگیزه آنها برای بچه دار شدن می شود، کاملاً بی مورد است .


 بررسی های جامع نشان د اده اند هرچه شکاف بین سهم زنان و مردان از بازار کار و اشتغال کمتر باشد،


زنان علاقه بیشتری به بچه دار شدن نشان می دهند.


دلیل این مسئله آن است که در کشورهایی که در آنها مالیات بر مشاغل ثانویه (مشاغل زنان) بالاست



یافتن پرستار کودک ارزان قیمت دشوارتر می گردد و لذا زنان مجبورند بین بچه دار شدن


و کارکردن یکی را برگزینند، اما در جوامعی که زنان شاغل در مشاغل ثانویه،


 مجبور به دادن مالیاتهای سنگین نیستند هزینه نگهداری از نوزادان پایین بوده


و لذا گرایش به سمت بچه دار شدن در میان زنان بیشتر مشاهده می شود.


اگر چه اقتصاد جهان در حال حاضر در سمت مردان اداره می شود،


اما گویا زنان قصد دارند اقتصاد جهان را از دست مردان نجات دهند


[ پنج شنبه 1395/12/5 ] [ 11:8 ] [ baran5576 ]
X